فان کده

جوک;لطیفه;داستان;فال;قصه;تصویر;خنده

فان کده

جوک;لطیفه;داستان;فال;قصه;تصویر;خنده

۴۰ مطلب توسط «amin shafiee» ثبت شده است

داستان کوتاه و لطیفه های خنده دار

amin shafiee | چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ق.ظ | ۰ نظر

پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید:

«مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشینم؟»

دختر جوان با صدای بلند گفت:

«نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند.

پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسررفت و در کنار میزش به او گفت:

... «من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند،گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»

پسر با صدای خیلی بلند گفت:

«200 دلار برای یک شب!!؟ خیلی زیاد است!!!»

وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غیر عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد:

« من حقوق میخوانم و میدانم چطور شخص بیگناهی را گناهکار جلوه بدهم.»


زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد.

آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند.

زاهد گفت: «اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا می کنم خرت سنگ بشود».

آسیابان گفت: «تو که چنین مستجاب الدعوه هستی دعا کن گندمت آرد بشود.»

 

 

یک روز از یک زوج موفق سوال کردم: دلیل موفقیت شما در چیست؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی کنید؟ مرد پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم و قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم! گفتم: آفرین! زنده باد! تو آبروی همه مردها را خریده ای! من بهت افتخار می کنم. حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اون ها حق اظهارنظر داره، چی هست؟

آقا گفت: از روز اول قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی نظر بده و تصمیم بگیره، مسائل بی اهمیتی مثل این که ما چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و با کی رفت و آمد کنیم و ... گفتم: پس اون مسائل کلی که تو در موردش نظر می دی، چیه؟ گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و... نظر می دهم.

 

یک یارو داشته از سر کار برمیگشته خونه ، یهو میبینه یک جمع عظیمی دارن تشییع جنازه میکنند ،

منتها یه جور عجیب غریبی . اول صف یک سری ملت دارن دو تا تابوت رو میبرن ،

بعد یک مَرد با سگش راه میره ،

بعد ازاون هم یک صف 500 متری از ملت دارن دنبالشون میکن .

یارو میره پیش جناب سگ دار ، میگه :

تسلیت عرض میکنم قربان ، خیلی شرمندم . میشه بگید جریان چیه ؟

مَرده میگه :

والله تابوت جلوییه خانممه ، پشتیش هم مادر خانومم ، هردوشون رو دیشب این سگم پاره پاره کرد !

مَرده ناراحت میشه ، همینجور شروع میکنه پشت سر مَرده راه رفتن ،

بعد از یک مدت برمیگرده میگه :

ببخشید من خیلی براتون متاسفم ،

میدونم الانم وقت پرسیدن اینجور سوالا نیست ،

ولی ممکنه من یک شب سگ شما رو قرض بگیرم ؟!

مَرده یک نگاهی بهش میکنه ، اشاره میکنه به 500 متر جمعیت پشت سر ، میگه : برو ته صف

  • amin shafiee

داستان کوتاه آبدارچی شرکت مایکروسافت

amin shafiee | چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۶ ق.ظ | ۰ نظر

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید.

آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم. مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.ر ئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد.

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند. تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم آن را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد. به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت!

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت و سرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوری های توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟

مرد گفت: احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم.

  • amin shafiee

جوک خنده دار

amin shafiee | چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ | ۰ نظر

توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس میکشی تو بدن!

............................

دقت کردین !؟

احتمال اینکه جهتی که یو اس بی رو تو بار اول وصل میکنی درست باشه یک در میلیونه !

............................

ﺁﺭﺯﻭﯼ هـر پـدری ایـنـه کـه پـسـرش ﺭﻭ تـو لـبـاس دامـادی بـبـیـنـه
ولـی ﺁﺭﺯﻭی مـن ایـنـه کـه بـابـام ﺭﻭ تـو شـلـوار لـی بـبـیـنـم

............................

یکی از این جوون های قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست،چرخم خراب شد،حال نداشتم،اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

............................

از رادیو یه برنامه ای پخش میشد در مورد خانواده و اینا...
یه زن زنگ زده میگه من و همسرم50ساله ازدواج کردیم اخلاقش خیلی تنده چیکار کنم درست شه...
میگم اخه تو50 سال تحمل کردی یه چند ماهی هم صبر کن یا اون میمیره یا تو...

............................

سر کلاس عربی بودیم وقتی معلم سرشو میکرد اونطرف همه شروع می کردیم به‌ صدا حیوون در اوردن.یهو نمی دونم چی شد عصبانی شد(الکی مثلا نمیدونم) برگشت به هممون گفت:د خفه شین دیگه..مثل خر واق واق میکنین
من °_°
خر °_°
واق واق°_°

  • amin shafiee

جوک های جدید و خنده دار

amin shafiee | چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ | ۰ نظر

 وای حال میده دختره داره میره عروسی دو تا دستتو صابونی کنی
بزنی به صورتش تا میتونی فرار کنیاااا
آی حال
آآآآآآآی حال میده ه ه ه:)

====================

از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
اون اسب جواب نداد. سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت.
میدونید چرا؟؟؟
چون اسبا نمیتونن حرف بزنن.
نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن؟:|

==================== 

یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم !
بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی !

==================== 

من اولش ، یه گوله نمک یددار بودم بعدش دستو پا در آوردم
گفتم شماهم درجریان باشید !:)

==================== 

یه وقتایی لازمــه از گوشیمون بشنویم “مشترک مورد نظر آدم نمیباشد … لـــطفا قطع کنید”!

==================== 

حالا گاوداری و مرغداری و پرورش اسب و این چیز ها رو خارج شهر میسازن قابل درکه برام !
اما نمی فهمم دیگه چرا دانشگاه ها رو خارج شهر می سازن؟:|

==================== 

امان از دسته این مانکنای جلویه مغازه هأ امروز دماغ یکیشون و گرفتم بهم گفت مرض داری ؟ نگو صاحب مغازه بود!! :|

==================== 

ﺧﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻭﻥ ﺯﺍﺋﺪﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ..:))

 ====================

یکی هم نداریم برامون یه آب انار بیاره بگه:
عزیزم خسته نباشی انقدر میخندونی :(

====================

قدیما که فتوشاپ نبود آدما چقدر زشت بودن!!
نخند خودتم زشت بودی:|

 ====================

بالاتر از سرعت نور میدونی چیه ؟
سرعت جمع و جور کردن خونه در مواجهه با مهمان سرزده :))

==================== 

مخاطب خاصم بهم اس داده با این مضمون:
"جل الخالق! قدرت خدا رو ببین! قورباغه داره اس ام اس میخونه!!"
نه شما بگین اینم مخاطب خاصه که من دارم آیا؟!

==================== 

از فرشید امین عزیز که اهنگ بعد از نسترن رو خونده خواهش میکنیم اهنگ قبل از نسترن رو هم بخونه که ما کلا در جریان باشیم...

==================== 

آیا میدانید : یک اتاق مرتب نشانه ای از کامــپیوتر خــراب یا اینترنتی قطع شده میباشد !

 ====================

“باز منو کاشتی رفتی” چیست ؟
اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس !

==================== 

امروز صبح که از خواب بیدار شدم اولین سوالی که برام پیش اومد این بود که من کجام؟!!!
یه کم که دقت کردم فهمیدم مامانم اتاقم رو تمیز کرده

==================== 

یه ﺳﻮﺍلی ﺫﻫﻦ ﻣﻨﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮﮐﺮﺩﻩ !
ﺍﯾﻦ ﺁﺗﺸﻨﺸﺎﻥ های ﻣﺤﺘﺮﻡ ،
ﭼﺮﺍ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﺒﻘﻪ ﯼ ﺍﻭﻝ ﻧﻤﯽ ﺷﯿﻨﻦ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺑﺮﻥ
ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ
ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻧﺸﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﻠﻪ ﻫﺎ ﺳﺮ ﺑﺨﻮﺭﻥ ﺑﯿﺎﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ؟ :|

==================== 

لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج
و اگر عمق این پیام را نفهمیدی
بدان که تنها نیستی، چون منم نفهمیدم! :)

 ====================

کاش الآن کنارم بودیو واسم لالایی میخوندی
منم با لگد میزدم بهت میگفت گمشو مگه من بچه م ؟! جمع کن این لوس بازیا رو :خخخخ

==================== 

یه سوال
یعنی این نوشابه کوچولوها بی خانواده محسوب میشن؟!

==================== 

یه عمه دارم، خدایش خیلی آدم خوبیه، خداوکیلی حقش بود که خالم باشه!:

  • amin shafiee

جوک جدید نون و نونوایی

amin shafiee | چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ | ۰ نظر

جوک جدید نون و نونوایی

عاقد : اجازه بدین برای بار آخر میپرسم از عروس خانوم :
بنده وکیلم شما را با مهریه ۱۴ قرص نان سنگگ به عقد آقای داماد در اورم؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حاج اقا دو جعبه گوجه هم اضافه کنین

بلهههههههههههههه

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

سالها پس از گران شدن نان

.

..

مادر به دختر:

دختر لگد به بخت خودت نزن پسره نون خشکیه

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

دیشب شام شیر گوجه داشتیم که نوش نون سنگک دو رو کنجد تیلیت کردیم
.
.
.
.
.
.
.
مدیونید اگه فکر کنید من یه rich kid هستم.

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

عاقا یه روز رفتم نون بگیرم،وسط راه که نونو گرفتم،از دستم افتاد بیست متر جلوتر عطسه ام گرفت روش عطسه کردم،وقتى رسیدم جلو حیاط پسر گودزیلاى همسایه روم آب ریخت نون خیس شد توى پارکینگم از کلافگى گذاشتمش روى ماشین همسایه !!!اونوقت بابام موقع خوردنش میگه هیچى به اندازه ى یه نون تازه و داغ که پسرم گرفته خوشمزه نیست!!!
من عاشق این بابامم :)))))))

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

سلام به سیستم گویایی نانوایی شاطر اکبر خوش آمدید؛

جهت اطلاع از قیمت نان عدد ۱

ثبت نام خرید نان به صورت قسطی عدد۲

طرح های تشویقی رنگی عدد ۳

و شرکت در قرعه کشی پنج نان رایگان در هفته عدد ۴

را فشار دهید

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

بیایید شادی هایمان را تقسیم کنیم

.

.

شنیدم تو خونتون نون سنگک داری ؟

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

مورد داشتیم امروز پسره رفته خواستگاری

.

.

همدیگه رو پسندیدن

.

.

بحث مهر اومده وسط بابای دختره گفته ب سال تولد دخترم نون سنگک باید مهرش کنی

خانواده پسره هم فرار کردن و الانم کلا دیگه فمر زن گرفتن برا پسرشون نیستن

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

لاف جدید دخترا

.

.

.

.

خواستگارم شاطره

.

.

.

جوک جدید نون و نونوایی

joke jadid

.

.

.

دوستان عزیز
وقتی نون گرفتید برمیگردید سعی کنید نون رو تو دستی بگیرید که سمت پیاده رو باشه
(مراقب موتورسوارای اطراف نونوایی ها هم باشید)

  • amin shafiee

جوک

amin shafiee | چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ق.ظ | ۱ نظر

یارو ﻣﯿﺮﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ
ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻛﺮﻓﺲ ﻣﯿﺪﻥ
ﺷﺎﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ
ﺑﻬﺶ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺳﺒﺰﻯ ﻣﯿﺪﻥ !!
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯿﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﭽﺮﻡ قهر

ما اینقدر فقیریم که 20 ساله هروقت دست زدم به سیب زمینی سرخ کرده
امانم گفت دست نزن کمه
ینی تا الان یه بارم اندازه نبوده نیشخند

ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻯ ﺷﻤﺎﻡ ﻳﻪ ﻛﻴﻒ ﻗﺪﻳﻤﻰ ﻭ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻫﺴﺖ
ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻯ ﻣﺪﺍﺭﻙ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺳﻨﺪﺍ ﺭﻭ ﺗﻮﺵ ﻣﻴﺬﺍﺭﻳﻦ؟!
ﻻﻣﺼﺐ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﻩ !!!

ﻣﻦ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﺑﺘﺮﺳﻢ
ﺍﺯ ﭘﯿﺪﺍﺷﺪﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ
ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻃﻮﺭﯼ ﻣﯿﺰﺩﻧﻢ ﮐﻪ …!
ﺁﻗﺎ ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﻐﺾ ﺭﺍﻩ ﮔﻠﻮﻣﻮ ﺑﺴﺖ !!!

ﺗﻮ ﺧﺎﺭﺝ :
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﭼﻨﺪﻟﺤﻈﻪ ﺑﯿﺎﻡ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ؟
ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ :
ﺑﻌﺪﺍﺯﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﻣﯿﮕﻦ :
ﮐﺮﻩ ﺧﺮ … ﭼﻪ ﻏﻠﻄﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺩﺭﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ !؟؟ عصبانی


دقت کردین زن و شوهرا وقتی با هم خوبن به هم میگن
دیونه
غلط کردی
بیشور
خل و چل
وقتی باهم بد میشن :
شما خودت فرمودی
نخیر آقای محترم
هر طور میلتونه خانم
مملکت نیست که دیوونه خونس از خود راضی

اس ام اس دادن پسرا:
سلام عشقم زیبای من!
دلم واست تنگ شده بود
بدون که جسم و روحه من فقط مال خودته عشقم
.
.
.
send to:
مریم،راضیه،نگار،سحر،پارمیدا،پروانه،شیدا،مهسا،شادی،مینا،نرگس..! مژه

من اولین باری که به بابام گفتم زن میخوام گفت
موز نخور
خرما نخور
گرمی نخور
گوه زیادی هم نخور گریه

به مامانم میگم چرا تو خونه همش دمپایی پات میکنی ؟
میگه: یه کابوی هیچوقت از اسلحه اش دور نمیمونه
منم قانع شدم ، چون مسلح بود!!! شیطان

اوایل انقلاب همه خواننده ها
قیافه شون شبیه کفتربازا و راننده تریلی ها بود بجز
.
.
.
سیاوش قمیشی
لامصب از همون اول شبیه معلم فیزیک بود 

  • amin shafiee

ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ

amin shafiee | سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

اﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ 20 ﺳﺎﻝ ﯾﮏ ﮐﻔﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﭙﻮﺷﯿﺪﻩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺎﺭﻩ
ﻣﯿﺸﻪ ، ﻣﯿﺮﻩ ﮐﻔﺶ ﺑﺨﺮﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻔﺶ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻪ
ﻣﯿﮕﻪ :
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ (laugh)

  • amin shafiee

انصراف

amin shafiee | سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر

ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﯿﻞ ﮔﯿﺘﺲ ﻭ ﺯﺍﮐﺒﺮﮎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻧﺼﺮﺍﻑ
ﺩﺍﺩﻥ ﻭﻟﯽ ﻣﻮﻓﻘﻦ 
ﻣﯿﮕﻪ ﻧﮑﺒﺖ ﺍﻭﻧﺎ ﺍﺯ ﻫﺎﺭﻭﺍﺭﺩ ﺍﻧﺼﺮﺍﻑ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﻪ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻡ ﻧﻮﺭ
ﺷﺎﺳﮑﻮﻝ ﺁﺑﺎﺩ !!

  • amin shafiee